فرانسوی بودن جذاب «Only Gold»، یک ترکیب رقص-موسیقی به کارگردانی و طراحی رقص اندی بلانکن بوهلر، حتی قبل از روشن شدن چراغ ها آغاز می شود. (اعلان پیش نمایش با چشمک دوزبانه است.) اما وقتی کیت نش، خواننده و ترانه سرای انگلیسی که موسیقی و اشعار را ارائه کرده است، روی صحنه می آید و می گوید: «پاریس. 1928. زمانی که قوانین آماده شکستن بودند. نمایشی که به این شکل شروع میشود باید با یک هشدار محتوایی همراه باشد: این کلیشهها ممکن است به دندانهای شما آسیب برساند.
نکته مثبت “Only Gold” که دوشنبه در MCC Theater افتتاح شد، این است که به نظر می رسد بسیار زیبا است و از نظر موسیقی بسیار رویایی است که می توانید کلمات را بیشتر تنظیم کنید. به هر حال رمزگشایی نش سخت است. از آنجایی که قافیه و آواز کار او نیست، گوش کمکی نمیکند. به عنوان مثال، در آهنگ «مصائب»، ترانه «من هرگز تو را پشت سر نخواهم گذاشت» به طور مکرر اشتباه گرفته می شود تا کلمه آخر مترادف «derrière» به نظر برسد. این یک احساس عجیب و غریب است.
در مورد کلمات گفته شده – کتاب توسط Blankenbuehler و Ted Malawer است – آنها ضعف اسکلتی مانند یک افسانه را دارند، به استثنای مواردی که گهگاه با عباراتی مانند “گوش دادن به قلب خود”، “پاریس به کار بردن جذابیت خود” و “جادو” می پردازند. در سنگفرش ها.»
از آنجا که “فقط طلا” در واقع یک افسانه است – عنوان آن ظاهراً از خط تنیسون “عشق تنها طلاست” گرفته شده است – ممکن است برای شما مهم نباشد. چه نوع زبانی را برای داستانی در مورد ورود خانواده سلطنتی کوزیمو به پاریس پیشنهاد می کنید؟ شاه بلنوس (ترنس مان) ملکه رکسانا (کارینه پلانتادیت) را به آن شهر اجتناب ناپذیر می کشاند تا برای عروسی دخترشان طوبی که مانند ساز برنجی تلفظ می شود و توسط گابی دیاز به تصویر کشیده می شود آماده شود. من معتقدم نام شخصیت ها توسط یک برنامه آناگرام ناکارآمد ایجاد شده است.
در هر صورت، ازدواج والدین در طول سالها به سردی تبدیل شده است، و ازدواج اولیه طوبی (تایلر هنز) ممکن است با تابلویی همراه باشد که روی آن نوشته شده بود «نمیشود اتفاق بیفتد». چند دقیقه پس از ورود طوبی، او با لباس زیرش به شهر میرود، کارتیه و شانل را میخرد و یک ناقوس (رایان استیل) را پیدا میکند که نامزد جایگزین نامناسبی میسازد.
خسته کننده است، هر یک از این شخصیت ها درسی برای یادگیری دارند. (خب، نه دوش، او یک نوع یکبار مصرف است.) بلنوس این است که دیگر چنین درد سلطنتی را نداشته باشد، به خصوص برای رکسانا، که او به نحوی به او آسیب رسانده است که ما ممتاز یادگیری آن نیستیم. برای احیای عشق آنها، او به یک ساعت ساز فروتن (رایان ون دن بوم) سفارش می کند تا یک گردنبند صلح جواهرات بسازد. درس رکسانا قبولش است. و هنگامی که شهرت ساعت ساز به عنوان یک تامین کننده سلطنتی بین او و همسر ناامیدش (هانا کروز) فاصله میاندازد، حتی آنها باید چیزی یاد بگیرند – من مطمئن نیستم که چه چیزی، اما شامل یک پیانو است.
حداقل تکلیف طوبی روشن است: به عنوان زنی که در انظار عمومی لباس های زیبا می پوشد، از خود دفاع کند. هیچ مردی به او نمی گوید که چه کار کند! – به جز Blankenbuehler که رقص های فوق العاده ای به او داده است. در یکی از آنها، به آهنگ “Mouthwash” از اولین آلبوم نش در سال 2007، او بهتر از هر چیزی که خود کتاب می تواند جمع آوری کند، احساسات خود را از امتیاز خنثی شده نشان می دهد، در حالی که زنگوله به طور متناوب از وحشی گری او حمایت می کند و منتظر عصبانیت اوست. دیاز و استیل هیجان انگیز هستند.
اما تمام رقص ها هیجان انگیز است. شاید این جادوی سنگفرش ها باشد. و اگر جای تعجب نیست که بلانکن بوهلر، طراح رقص «همیلتون» میتواند سکانسهای چشمنواز را در قوسهای روایی طولانی جمع کند، خوب است که او را با گروهی کامل از رقصندگان ببینیم، نه فقط یک گروه. خوب، شاید یک بازیگر کامل نباشد. نش عمدتاً فقط در اطراف راه میرود یا پشت پیانو مینشیند و با صدای تند میخواند، در حالی که دیگران آن را مانند چرخ دستی چای به اطراف هل میدهند. مان هم زیاد نمی رقصد، اما حالت بدنش داستانش را می گوید.
Plantadit پر شور بیش از آن را جبران می کند. او با نشان دادن خط و قدرت خود با هر حرکتی که انجام می دهد، نمایش هایی را که با توایلا تارپ انجام داد را به شما یادآوری می کند: “Movin’ Out” در سال 2002 و “Come Fly Away” در سال 2010. “Only Gold” گاهی اوقات به اهداف خود می رسد. نوع رانش و شکوه فیزیکی.
تماشای آن نیز بسیار عالی است، با چرخش های آرت نوو ست دیوید کورینز که با رنگ های بنفش و صورتی پررنگ توسط جف کروتر روشن شده است. لباسهای آنیتا یاویچ، با تکان دادن سر به آن دوره، اما در عین حال خرد کردن آن، دیدنی است. بازیگران نیز زیبا میخوانند.
این که آیا زیبایی بیشتر از احمقانه است، یک حساب شخصی را شامل می شود. برای من، هیبریداسیون رقص و تئاتر موزیکال مشکل ساز است، زیرا همه اینها به شما جرات می دهد که یک یا آن دسته از ژن های معیوب را در فرزندان حاصل پیدا کنید. اگر «فقط طلا» صرفاً یک شب رقص با آهنگها بود، حتی اگر اشعار نش توجه من را به سمت اشتباهی جلب میکرد، کمتر از آن عایدم نمیشد. برخی از اعداد، بهویژه آنهایی که در فهرست پشتیبان او آمدهاند، رابطهای کاملاً اسرارآمیز با داستان یا هر داستانی دارند.
اما موسیقی او، با لهجههای بد بو و فرفرههای باروک مصنوعی بر پایهی پاپ دخترانه، آشکارا برای Blankenbuehler الهامبخش بود. همانطور که او اخیراً در The Times به الیزابت وینسنتلی گفته است، او در syncopation و (به هر دو معنای کلمه، من فکر می کنم) غیرمنتظره پیشرفت می کند.
این یک معامله شیطانی است: اگر موسیقی را می خواهید، تقریباً مجبور هستید کلمات را قبول کنید. در “Movin’ Out” (با سخنان بیلی جوئل) و “Come Fly Away” (با کلمات ضربات سیناترا) که به طور مهلکی ناجور نیست. نمایش ها، اساساً دوره های رقص، از اشعار برای خلق و خو و فقط پیشنهاد طرح استفاده می کنند. مهم این است که هیچ کدام دیالوگ چندانی ندارند، اگر هم وجود داشته باشد، زیرا هنگامی که دیالوگ میکنید، دعوا روی دستانتان، یا بهتر است بگوییم پاهایتان وجود دارد. این دو وسیله برای ارائه اطلاعات نمی توانند برای برتری با هم دعوا کنند.
وقتی این یک مبارزه منصفانه است، خیلی بهتر است – برای آن موضوع «داستان غرب» یا «همیلتون» را ببینید. اما در “فقط طلا” داستان ساده و دیالوگ های پیش پا افتاده رقص را به پایین می کشاند. شاید نویسندگان زمان زیادی را صرف گوش دادن به قلب خود کرده اند و به اندازه کافی به اندام های بالاتر و پایین تر گوش نمی دهند.
فقط طلا
تا نوامبر 27 در تئاتر MCC، منهتن؛ mcctheater.org. مدت زمان: 2 ساعت 10 دقیقه.